راه رفتن
وااااااااااای که هرچه بگویم ,بنویسم , بسرایم...
کم است برای این کار تو عزیز پاکم
فرشته ی من:
تو عادت داری به دل شاد کردن ما,
من و بابات,
عزیز من
گل گندم مامان
مامان به فدای موهای خوشگلت ,که تار تارش را عاشقم
امروز راه رفتی...
درست در 1 سال و 1 روزگی
چه چیز زیباتر و شیرین تر از این برای منه مادر
چه بگویم که باز هم کلمات کم اند برای بیان احساسم
چه بگویم از تو که همه چیز تمامی , تمام
3 قدم برداشتی , دخترک من
قدم هایت محکم،راست،استوار
برایت آرزو می کنم ،همیشه راهی هموار و پر از برکت
دوستت دارم صاحب دل و قلبم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی