اولین روز با تو بودن تو خونمون
نازنین ترینم:
امروز از بیمارستان اومدیم خونه.خونمونو واسه اومدنت آماده کردیم اتاقت پر از وسایل قشنگ قشنگه.در اتاقتو هاجر جون انقدر خوشگل کرده که هر کی می دید خوشش می اومد.
قربونت برم بابایی برامون یه سورپرایز کرده بود یه دستبند خوشگل برات خریده بود اسم قشنگتم روش حک کرده بود.وقتی دستت کردیم دستات انقدر کوچولو بودن که دستبند تا گردنت میرفت.
نانازم:وقتی بغلم بودی انگار دنیا دستم بود.فدای تن ظریفت بشم.نمیدونم چرا خیلی گریه میکردی.مامان جون که بردت حموم خسته شدی آروم خوابیدی.ماه بودی ماه تر شدی.
ستاره قشنگمون امروز بهترین روز زندگیمونه.
خوشگل من بعد اولین آبتنیش
اینم عکس در اتاقت که من خیلی خوشم می اومد گفتم تو هم ببینیش چون دیگه اونطوری نیست:
بقیه عکس های مختلف اتاقت با وسایلایی که زحمت همشونو هاجر جون کشیده در ادامه مطلب
این یه view از اتاق خوشگلت
اینا کادوی هاجر جونه به مامان الی
جعبه جواهرات پرنسس خانوممممممم
این عروسکتو بیشتر از همه عروسکات دوست دارم خیلی نازه
دینگ دینگ دنگ زنگ می زنه ساعت لنا خوشگله
مجمع خانوم خوشگلاااااااا
آخ که چقدر حال میکنی تو این روروک
یاد آوری: لنا جون عاااااااااااااااااااشقتم
این کفشارو مامان جون برات خریده بود دردونه ی من
قسمتی از کلکسیون موبندات
روتختی خوشگلت کار هاجر جونه خودش دوخته برات عزیزکم
نانازم تو این کیسه خوابت وقتی می خوابیدی فرشته می شدی
اینو زده بودیم به در اتاقت