لنالنا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

لنای من دنیای من

من،تو،تو،من...

1392/9/9 12:33
نویسنده : elnaz
461 بازدید
اشتراک گذاری

میگی:تو لنا،من مامان الناز!

میگم:باشه!

من:مامان الناز؟

تو:جانم دخترم؟

-:مامان الناز برام غذا میدی؟من گشنمه

-:عزیزم هنوز غذامون آماده نیست،یه کم دیگه صبر کنی الان میدم دخترگلم!

بعد دستتو یه جوری حرکت میدی که مثلا چیزی برداشتی و گذاشتی تو دهن من!

-:این چیه مامانی؟

-:خوشگلم برات آش درست کردم!دوست داری عزیزم؟

-:بله مامانی خیلیییییییی

می خورم...

-:مامانی دستت درد نکنه خیلی خوشمزه بود...

-:نوش جونت خوشگلم واسه تو درستش کردم

-:لنا جونم الان مهمون میاد خونمون،میدونی

-:بله مامانی

-:دخترای خوب سلام یادشون نمی ره هااااا...

-:چشم مامانی

.

.

.

می گی: لنا جونم خیلی دوست دارم.

میگم:منم دوست دارم مامان الی!

یه لحظه که مادر واقعی تصورت میکنم قلبم از جا کنده میشه...

همیشه بی قرارتم عزیزتربن خودم...

                              

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مامان نادیا و نلیا
6 آذر 92 18:42
این لحظه ها شیرین ترین هستن تا میشه باید قدرشونو دونستواقعا نیلو جون ولی بعضی وقت ها زود فرصت هارو از دست میدیم...
مامانه کیاناوهانا
6 آذر 92 22:29
الهییییییییییییی...............چقدر دنیای بچه ها قشنگه الناز جون.چه مامان لنای خوشگلی .........چه دختر خوبیه این الناز خانوم........... برای لنای عزیز و دوست جون
elnaz
پاسخ
فدات عزیزم
زهره مامانی مرسانا
7 آذر 92 22:18
مامان کوچولو سالم باشی
elnaz
پاسخ
مامان مریم
10 آذر 92 9:00
خوشگلکم اینقدر عجله نداشته باش واسه مامان شدن و بزرگ شدن...خیلی قشنگه وقتی میبینه دخترت از بچگی اینقدر عشق و محبت تو رفتارشه
elnaz
پاسخ
dada
11 آذر 92 21:45
هروقت میام وبلاگ لنا جون به شدت احساساتی میشم و غبطه میخورم به مهری که بین مادر و فرزند اینچنین عمیق جاریست. واقعا افتخار میکنم بهتون. همیشه دوستون دارم.
elnaz
پاسخ
فدات شم عزیزم.منم به داشتن داداشی مثل تو افتخار می کنم.امیدوارم همیشه در کنار هم به مهربونی باشیم. عاشقتم داداش گلم.