باز هم سفر با دردونه ی من
نازنین بی همتای من بعد تولدت باز هم رفتیم سفر استانبول.
اولین بارت بود سوار هواپیما شده بودی.درسته خیلی سر و صدا کردی ولی من انتظارم فراتر از اون بود.
فدای خودت و دردسرات و گریه کردنات و نق زدنات بشم من خودم.
کاش دست من بود همه چیز و دنیا را به پایت می ریختم.
علاقه ی شدیدی به تلفن پیدا کرده بودی ناز نازی من
سوار کشتی بودیم اینجا همه ازت عکس می گرفتن بس که نازیییییییییییی
داریم میریم جزیره
سقوط موبایل از دست لنا جون
مشغول کنکاش!!!!!!!
لنای خسته ی خسته
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی